امام خمینی: در رژیم سابق، که مردم او را رژیم اسلامی نمی‌دانستند و طاغوتی می‌دانستند، اگر کاری می‌شد می‌گفتند که در رژیم طاغوتی شده است، و اگر یک ناراحتی هایی برای کارگرها پیدا می‌شد، یا یک تحریکاتی می‌شد که اینها اعتصاب کنند، شورش کنند، آنها با فشار؛ و اگر - چنانچه - نوبت به روحانیین هم می‌رسید با موعظه. 
اما الآن با آن وقت فرق دارد. الآن همه ما این ادعا را داریم که یک مملکت اسلامی است و روی احکام اسلام باید عمل بشود. 
اگر خدای نخواسته در یک مملکت اسلامی طوری بشود که در کارخانه‌ها و کارگرها به واسطه اینکه درست به آنها رسیدگی نمی‌شود انفجار حاصل بشود، این انفجار از محیط یک مملکتی است که مدّعی اسلام است؛ نه روحانی می‌تواند این را خاموشش کند، نه کس دیگر. 
برای اینکه روحانی آن وقت می‌تواند [کاری‌] بکند که بگوید خوب یک اشخاصی غیر اسلامی این کارها را کرده‌اند؛ اما اگر مملکت اسلامی به اینکه اسلامی است یک طوری بشود که انفجار در کارگرها حاصل بشود، این انفجار دیگر قابل کنترل نیست؛ و این یک خطری است که بر همه شماها و بر همه ما هست و ما را تهدید می‌کند…
کارگرها همچو نیست که خیلی بلندپرواز باشند؛ اینها یک زندگی می‌خواهند - آقایان کاری بکنند که یک زندگی برای اینها حاصل بشود؛ و جلوگیری بشود از یک انفجاری که قابل کنترل نیست. 
عرض کردم «انفجار»، اگر یأس از حکومت اسلامی باشد و انفجار پیدا بشود، هیچ چیز نمی‌تواند جلویش را بگیرد؛ به خلاف آنجایی که انفجار حاصل بشود و پناه به اسلام بخواهند بیاورند. آن قابل کنترل است. اما اگر یک مملکتی اسلامی شد و باز بساط، همان بساط سابق باشد که لفظْ لفظِ اسلامی، عملْ عملِ طاغوتی باشد و خدای نخواسته انفجار حاصل بشود، با این همه تحریکاتی که می‌بینید الآن هست، توطئه‌هایی که الآن هست، اگر انفجار بشود، انفجار بر ضد اسلام است. 
یک همچو انفجاری، انفجاری است که از باطن یک مملکتی که مدّعی اسلامی است پیدا شده و مأیوس از اسلام شده‌اند، مأیوس از برنامه‌های اسلام شده‌اند؛ یک همچو انفجاری را هیچ کس نمی‌تواند جلویش را بگیرد...
این معنا در امروز دیگر عملی نیست که یک دسته‌ای آن بالاها باشند و همه چیزهایی را که بخواهند، به طور اعلی تحقق پیدا بکند؛ پارکها و اتومبیل‌ها و بساط. یک دسته هم این زاغه نشین‌ها باشند که اطراف تهران‌اند، و می‌بینید آنها را. 
این نمی‌شود، این نه منطق اسلامی دارد، نه منطق انصافی دارد، نه صحیح است. 
و اگر خدای نخواسته اینها صدایشان درآید، دیگر قابل خاموشی نیست. شماها باید یک فکری بکنید برای اینها...
باید یک فکری خودتان بکنید که این تفاوت طبقاتی به اینطور نباشد؛ یک تعدیلی بشود. 
اسلام تعدیل می‌خواهد؛ نه جلو سرمایه را می‌گیرد، و نه می‌گذارد سرمایه آنطور بشود که یکی صدها میلیارد دلار داشته باشد و برای سگش هم اتومبیل داشته باشد و شوفر داشته باشد و امثال ذلک؛ و یکی شب برود پیش بچه‌هایش نان نداشته باشد.
نمی‌شود این؛ این عملی نیست. نه اسلام با این موافق است، نه هیچ انسانی با این موافق است...

منبع: صحیفه امام، جلد ۸، صفحه 470 - 468


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: