دیوید و جان در یک تیمارستان بستری بودند. یک روز که در حال قدم زدن در محوطه تیمارستان بودند جان به طور ناگهانی با دیدن استخر خود را به داخل قسمت عمیق استخر انداخت و در حال غرق شدن بود. دیوید بدون معطلی در آب پرید و جان را به بیرون کشید و او را نجات داد. دکتر تیمارستان با شنیدن این ماجرا و عمل قهرمانانه دیوید بلافاصله دستور مرخص شدن او را از تیمارستان داد. سپس او را به دفترش خواست و به او گفت: «من یک خبر خوب و یک خبر بد برای تو دارم. خبر خوب این که تو سلامتی خود را به دست آوردی چون توانستی در آب بپری و جان یک نفر را نجات بدهی و خبر بد این که مریضی که او را نجات دادی خودش را در حمام دار زده است.» دیوید پاسخ داد: «نه دکتر، او خودش را دار نزده است. من او را در حمام آویزان کردم تا خشک شود!»


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








دسته بندی : داستانک ,   ,