4300 متر بالاتر از سطح زمین
کاپیتان محسن رضایان، خلبانی با سابقه کاری درخشان و 7 هزار ساعت پرواز در کارنامه کاری‌اش، هدایت پرواز شماره 655 را برعهده داشت. او و 15 خدمه پرواز، آمادگی داشتند تا مانند همیشه، مسیر تعیین شده را طی کنند و 274 مسافر خود را که تعدادی از آنها قرار بود در بندر عباس سوار هواپیما شوند، به دُبی برسانند. برخی از این مسافران، ملیت غیر ایرانی داشتند: اماراتی، یوگسلاو، پاکستانی، هندی و ایتالیایی. هواپیما، با تأخیری حدود 15 دقیقه، ساعت 10 و 17 دقیقه صبح، فرودگاه بندرعباس را به مقصد دُبی ترک کرد. مدت تعیین شده برای پرواز 28 دقیقه بود و هواپیمای مسافربری ایران، با اوج گرفتن تا ارتفاع 4 هزار و 300 متری، در دالان(کریدور) هوایی تعیین شده قرار می‌گرفت. خلبان کارکشته پرواز، دائماً با برج مراقبت بندرعباس در ایران و دُبی در امارات، در تماس بود و وضعیت خود را گزارش می‌داد. او دقایقی پیش از ورود به منطقه هوایی امارات، به برج کنترل اعلام کرد که قصد دارد ارتفاع هواپیما را به آخرین حد ممکن برساند. پرواز شماره 655، حالا حدوداً در منطقه «مولبیت» قرار داشت.


قتل عام 290 بی‌گناه با فشردن یک دکمه!
ناو جنگی «وینسنس»، متعلق به ارتش آمریکا، که چند ماه قبل بندر «سان دیه‌گو» را به مقصد خلیج فارس ترک کرده بود، در هفتم خردادماه 1367، به محل مقرر رسید. این ناو یکی از پیشرفته‌ترین ناوهای جنگی ایالات متحده بود؛ رزمناوی مجهز به موشک‌های زمین به هوای «استاندارد 2»، با برد 408 کیلومتر که با سیستم پیشرفته «ایچنرمارک» تجهیز شده و قادر بود صدها هدف پرنده را به طور هم‌زمان شناسایی و علیه آنها اقدام کند. فرماندهی این ناو بر عهده ناخدا «ویل راجرز» بود. به دستور او، رزمناو آمریکایی، حدود ساعت 10 و 20 دقیقه روز 12 تیرماه سال 1367، به محدوده آب‌های سرزمینی ایران نزدیک شد و از آن عبور کرد. آنها دقیقاً می‌دانستند کجا قرار دارند، همان‌طور که آگاه بودند هدفشان از این به اصطلاح مانور دریایی چیست. لحظاتی بعد، افسر مخابرات، خبر عبور یک هواپیما را در ارتفاع 4 هزار و 300 متری، به اطلاع ناخدا رساند. هواپیما درست داخل دالان(کریدور) هوایی تعیین شده حرکت می‌کرد و کد شناسایی و علایم مخابراتی‌اش نشان می‌داد که یک هواپیمای مسافربری است. افسر مخابرات همچنین به «ویل راجرز» اعلام کرد که این هواپیما یک هواپیمای ایرانی است. آمریکایی‌ها مدت‌ها بود که پس از افول قدرت صدام و شکست بعثی‌ها در جبهه‌های مختلف، از قوای ایران، نیروهای نظامی خود را علیه جمهوری اسلامی ایران، وارد منطقه خلیج فارس کرده‌بودند تا جبهه‌ای جدید، به نفع رژیم بعث، در این منطقه ایجاد کنند. «راجرز» که برای مأموریتش، دستورهای مشخصی از مقامات پنتاگون و رئیس‌جمهور ریگان دریافت کرده‌بود، باید به هر شکل ممکن علیه جمهوری اسلامی ایران وارد عمل می‌شد؛ ولو با قتل‌عام 290 انسان بی‌گناه. او، بدون کمترین تردیدی، فرمان شلیک موشک «استاندارد 2» به سوی هواپیمای مسافربری ایران را صادر کرد. موشک، با فشردن کلید قرمز روی صفحه کنترل، به هوا بلند شد. لحظاتی بعد، افسر بخش رادار، در حالی که خنده‌ برلب داشت، اعلام کرد: هدف نابود شد!

عمق یک جنایت تاریخی
در برج کنترل فرودگاه بندرعباس، جایی که در آن کارشناسان دائماً مسیر حرکت پرواز شماره 655 را بررسی می‌کردند، ناگهان هواپیمای مسافربری ایران، از صفحه رادار محو شد. اصابت موشک ناو آمریکایی به هواپیمای مسافربری، آن‌قدر سریع اتفاق افتاد که خلبان و کمک وی، حتی فرصت گزارش دادن این مسئله را پیدا نکردند. مسئولان برج مراقبت فرودگاه بندرعباس، با فرودگاه دُبی تماس گرفتند و موضوع را با اماراتی‌ها در میان گذاشتند، اما آنها هم از سرنوشت پرواز شماره 655 بی‌اطلاع بودند. بلافاصله، شورای تأمین استان هرمزگان، وضعیت اضطراری اعلام کرد و شناورهای گارد ساحلی ایران و بالگردها، به آخرین نقطه‌ای که هواپیما بر روی رادار دیده شده بود، اعزام شدند: 26 درجه و 42 دقیقه عرض شمالی. نیروهای امداد خود را به نقطه تعیین شده رساندند، اما صحنه‌ای که با آن روبه‌رو شدند، باورکردنی نبود. دریا تا مسافتی طولانی، مملو از قطعات از هم پاشیده هواپیما و اجساد مسافرانی بود که برخی از آنها، به دلیل جدا شدن اعضای بدنشان، قابل شناسایی نبودند. «منصور قاسمی» یکی از نخستین افرادی که پس از وقوع جنایت، خود را به محل رساند، درباره شرایط اسفناکی که شاهد آن بود، در گفت‌وگو با سایت خبری «ساجد»، می‌گوید:«بعد از 30 تا 40 دقیقه، کم کم قطعات سبک هواپیما، مثل تکه‌های صندلی، به روی آب می‌آمدند. بعد از این بود که نیروهای امدادی، قایق‌های محلی و نیروی دریایی سپاه و ارتش و هلی‌کوپترها آمدند و منطقه شلوغ شد.» تجمع بیش از حد در نقطه‌ وقوع جنایت، اجازه جست‌وجوی گسترده برای یافتن اجساد را نمی‌داد. «قاسمی» می‌گوید:«عملیات‌ غواصی در روز اول انجام نشد. چون منطقه خیلی شلوغ بود؛ از مردم محلی گرفته تا قایق‌های سپاه و هاورکرافت‌های ارتش و سازمان بنادر و کشتیرانی، در منطقه بودند و امکان آغاز عملیات غواصی وجود نداشت. از روز دوم منطقه خلوت‌تر شد و ما عملیات غواصی را آغاز کردیم. بچه‌های نیروی دریایی ارتش و حتی تیم‌های غواصی شخصی هم به جست‌وجو در زیرآب می‌پرداختند.» اما با وجود تمام تلاش تیم‌های غواصی، فقط پیکر 190 نفر از مسافران و خدمه پرواز شماره 655 پیدا شد؛ اجساد 100 شهید دیگر این واقعه، هیچ‌گاه پیدا نشد.

بهانه‌هایی برای توجیه یک جنایت
مقامات آمریکایی، ساعاتی پس از وقوع جنایت و انتشار خبر آن در سطح جهان، تکاپویی گسترده برای توجیه آن را آغاز کردند. تمام ابزارهای تبلیغاتی، سیاسی و حتی اقتصادی برای سرپوش گذاشتن بر این جنایت، به کار گرفته شد. آمریکایی‌ها حتی از قدرت نفوذشان در شورای امنیت و سازمان ملل هم برای جلوگیری از انتشار جزئیات جنایتی که مرتکب شده بودند، استفاده کردند. «خاویر پرز دکوئیار»، دبیرکل وقت سازمان ملل متحد، در گفت‌وگو با «سیروس ناصری»، نماینده وقت ایران در این سازمان، اعلام کرد که جز محکوم کردن این فاجعه، نمی‌تواند کار دیگری انجام دهد. زیر بمباران تبلیغاتی آمریکایی‌ها و فشارهای سیاسی آنها، همه مدعیان دفاع از حقوق بشر، چشمشان را بر این جنایت آشکار بستند و آن را یک «خطای فاحش!» نامیدند. آمریکایی‌ها مدعی بودند که هواپیمای ایرباس ایرانی را با هواپیمای اف-14 جنگی اشتباه گرفته‌اند! این ادعا، آن‌قدر مضحک بود که بعدها، پژوهشگرانی که سعی در مُحِق جلوه دادن آمریکایی‌ها در این فاجعه داشتند نیز، ادعای خطا در تشخیص نوع هواپیما را نادیده گرفتند. حتی «ایکائو»(سازمان بین‌المللی هوانوردی کشوری) که ظاهراً یک سازمان بین‌المللیِ بی‌طرف بود، اقدامی علیه آمریکا، هرچند در قالب بیانیه یا اطلاعیه انجام نداد و بعدها، فاش شد که گزارش این سازمان بین‌المللیِ بی‌طرف، توسط ارتش آمریکا تهیه و منتشر شده است! مقام معظم رهبری که در زمان وقوع جنایت آمریکایی‌ها، رئیس جمهور ایران بودند، چند سال بعد، در بیاناتی که در جمع فرهنگیان کشور، به تاریخ 21 مردادماه 1371 ایراد کردند، گفتند:«سازمان ایکائو، در قضیه هواپیمای ما -که آمریکا آن را ساقط کرد- چه کرد؟ آمریکایی‌ها خودشان گزارش دادند و گفتند: گزارش ایکائو با همکاری ارتش آمریکا تهیه شد! خب، ایکائو مثلاً یک سازمان بی‌طرف بین‌المللی است. اگر آن روز ما می‌گفتیم: ایکائو این گزارش را مغرضانه نوشته است، یک عدّه می‌گفتند: شما خیلی بدبین هستید. شما هم دیگر شورش را در آورده‌اید! ایکائو یک سازمان بی‌طرف است. به آمریکا و شما چه کار دارد! بفرمایید! حالا سه، چهار سال گذشته، خود آمریکایی‌ها اعتراف کردند و گفتند که گزارش سازمان «ایکائو» را، ارتش آمریکا تنظیم کرده است و خلاصه این‌که، آمریکا در انداختن ایرباس ایرانی، مقصّر نیست! مجامع جهانی، این‌گونه‌اند.»آمریکا بابت این جنایت تاریخی، هیچ‌گاه از مردم ایران عذرخواهی نکرد. چند سال بعد، «ویل راجرز»، با وجود اظهار ندامت ظاهری از اقدام جنایتکارانه‌ای که با فرماندهی وی انجام شده بود، هنگام بازنشستگی، به دلیل آنچه خدمت به اهداف ایالات متحده آمریکا خوانده می‌شد، از جرج بوش پدر، مدال «لژیون لیاقت» دریافت کرد. در مراسم اهدای مدال به «راجرز»، صحبتی از جنایت تیرماه سال 1367 نشد؛ هیچ‌کدام از مقامات آمریکایی یادی از 290 قربانی این پرواز نکردند و با این مشی و روش، شیوه حمایت خود از حقوق بشری را که مدعی دفاع از آن بودند، به رخ جهانیان کشیدند!

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








دسته بندی :  ,   ,  اجتماعی- ورزشی ,   ,